برای از  تو  نوشتن  دلــــم تهی گشته

نگاه چشم سیاهی که مدعی  گشته

تویی تمام من از لحظه های دلتنــگی

سقوط قلب شکسته به جرم یکـرنگی

قسم به حرم نگاهت که بی تو میمیرم

قسم به این من بی تو قسم که میمیرم

منو ترانه و شبهای لعنتی بی تو

زوال آینه ی در خیال یک پرتو

به گریه های در خفقان به بغض ها سوگند

نمی خورد نگاه تو با لحظه های من پیوند

...